Total Pageviews

Thursday, January 13, 2011

معرفی کاظمینی بروجردی به عنوان چهره ی برتر سال 2010 در ماهنامه عربی الموجز

دکتر علیرضا نوری زاده، روزنامه نگار و تحلیل گر برجسته سیاسی، با انتشار مطلبی در ماهنامه عربی « الموجز » کاظمینی بروجردی دگراندیش زندانی را به عنوان چهره ی برتر سال 2010 معرفی نمود. متن کامل این نوشتار به قرار زیر است :
" آیة الله کاظمینی بروجردی، مردی که اعتبار مذهب را به آن بازگرداند "
در آغاز دهه شصت میلادی، هنگامی که آیت الله العظمی سید حسین بروجردی، مرجع اعلای شیعه در ایران و سراسر جهان بود؛ شاه فقید ایران، تصمیم بر اجرای پروژه اصلاحی خود، تحت عنوان «انقلاب سفید» نمود که عبارت بود از: اصلاحات ارضی، اعطای حق رأی به زنان در انتخابات، ایجاد سپاه دانش، سپاه بهداشت، سپاه ترویج و آبادانی، سهیم نمودن کارگران در سود کارخانه ها و ...
 آیت الله بروجردی در آن هنگام، تلگرافی به شاه فقید ارسال نمود که محتوای آن تنها حاوی این جمله بود: « آرزو دارم که این پروژه اصلاحی شما تا بعد از رحلت من به تعویق افتد ...». آنچه آشکارا است، آیت الله بروجردی از جانب مخالفین این پروژه و در رأس آنها، سید روح الله خمینی ( کسی که بعدها به نام امام خمینی ملقب گردید ) در تنگنا و فشار قرار گرفته بود تا موضع آشکار و صریحی بر علیه اصلاحات شاه اتخاذ نماید. وی که قلباً موافق با اصلاحات ارضی و حق بهره وری زنان از حقوق سیاسی و اجتماعی خود بود، مخالف شدید التقاط دین با سیاست و بلعکس نیز بود. با این حال ایشان بعنوان یک مرجع اعلی، ناچار به اتخاذ سیاست مماشات با جهت گیری های حوزه و رهبران آن بود. این حصر و فشارها عاملی گردید تا از شاه تقاضای به تعویق انداختن پروژه اصلاحی خود تا بعد از رحلتش نماید. گوئی میدانست که بزودی به جوار پروردگار خواهد شتافت. 
بعد از گذشت چند ماه، این مرجع اعلی در گذشت و شاه به جهت احترام ایشان پروژه اصلاحی خود را تا بعد از مراسم چهلّم به تعویق انداخت. همان گونه که انتظار آن می رفت، آیة الله خمینی، پرچم مخالفت با اصلاحات شاه را برافراشت که در اثر آن درگیری های شدیدی میان برخی از طلبه های حوزه و گروه های مذهبی بصورت پراکنده در گرفت ولی حکومت توانست شورشیان و آتش برافروخته را با دستگیری خمینی و عده ای از روحانیون و تبعید خمینی به ترکیه و پس از آن به عراق و پاریس خاموش گرداند. او چند سال  تا بازگشت خود ( فوریه 1979 میلادی )  به ایران در پاریس زندگی کرد، لیکن نام آیت الله بروجردی در قلب مردم ایران به عنوان یک مرجع میانه رو و مترقی که توانست یک جنبش اصلاحی عظیمی را در حوزه رهبری نماید، بر افراشته ماند. او به یمن افق فکری وسیع و بینش باز، موفق به تقویت پیوندهای برادرانه، بین شیعه و سنی گردید تا آنجائی که شیخ وقت الازهر( شیخ محمود شلتوت ) طبق خواسته بروجردی، فتوای مشهور خود، مبنی بر پذیرش مذهب شیعه اثنی عشری را بعنوان یکی از مذاهب اسلامی مشروع صادر نمود. آیت الله بروجردی، نمایندگان خود را به سایر مناطق جهان ارسال نمود که از جمله آنها شیخ محمد تقی قمی است که مجمع جهانی تقریب مذاهب در قاهره را تاسیس نمود و امام موسی صدر که مؤسس مجلس اعلای اسلامی شيعی لبنان و ... گردید. و حال بعد از گذشت چهل سال از رحلتش، بروجردی دیگری پدید آمده است که بوسیله دیدگاه ها ونظریات خود، توانسته است توجه شیعیان در ایران و خارج را به خود معطوف کند.
 در اوایل قرن بیست و یکم، ایران شاهد ظهور یک شخصیت دینی شیعی نسبتاً جوانی گردید که نام بروجردی ( آیت الله حسین کاظمینی بروجردی ) را یدک می کشید. ایشان با جاذبه بسیار، بیان تأثیر گذار و تمسک به مبانی اولیه ی مذهب شیعه که در رأس آنها روشنفکری و تکثرگرائی و عدم ورود به سیاست بود، توانست در اندک زمانی، توجه هزاران ایرانی، به ویژه از میان نسل انقلاب و همچنین جوانانی که به خاطر استفاده ی ابزاری حکومت از دین سرخورده شده بودند را به سوی خود جلب نماید. با نگاهی به گردهمایی ها و سخنرانی های وی که هزاران جوان ایرانی، اعم از زن و مرد در آن حضور می یافتند، در می یابیم که ایشان دارای شخصیتی متمایز و کلامی بسیار نافذ است. افشاگریهای ایشان در ارتباط با جرایم حکومت و فراخوان وی جهت تطهیر دین از هرگونه بدعتهای متضاد با اصل دین حنیف که از اهم آن، تز « ولایت فقیه » است می باشد.
به تعبیر ایشان، « ولایت فقیه » بدترین و زشت ترین روش حکومت داری است و در تعارض آشکار با ارزشهای آسمانی همچون آزادی انسان می باشد در صورتی که ولایت فقیه دعوت به اطاعت بی چون و چرا از شخصیتی دارد که خود را با توسل به زور اسلحه و نیروهای سرکوبگر امنیتی، بعنوان « ولی » بر مردم تحمیل نموده است. دیدگاههای آیت الله بروجردی، وی را با نظام سلطه، به رویاروئی مستقیم کشانید تا آنجائی که نظام دچار رعب و وحشت و نگرانی شدیدی نسبت به تلاشهای ارشادی ایشان گردید.
 در اواخر دوره ریاست جمهوری خاتمی، وزارت اطلاعات از راه تهدید و ارعاب شاگردان و هوادارانش، سعی در خاموش نمودن صدای متصاعد ایشان نمود. به دلایل عدم به بار نشستن این ترفندها، نظام متوسل به روش دیگری از جمله اعطای امتیازات مادی و معنوی به ایشان، در قبال سکوت نسبت به وقایع جاری در کشور گردید. یکی از عوامل وزارت اطلاعات ( شیخ احمدی ) در دیدار با آیت الله بروجردی، به وی تقاضای همکاری با نظام و بهره مندی از امتیازاتی که درانتظارش بود نمود که این امتیازات عبارت بود از: به رسمیت شناختن آیت الله بروجردی به عنوان یک مرجع برجسته و اختصاص دادن میلیاردها ریال به عنوان شهریه به ایشان و...
 یکی از هوادارانش، اقدام به ضبط این مناظره نمود و در مدت زمان کوتاهی این فایل صوتی از طریق برنامه ی ( پنجره ای رو به خانه ی پدری ) مربوط به سردبیر ( ماهنامه موجز ) در شبکه ماهواره ای کردی ( روژه لت ) پخش گردید. ناگاه پس از گذشت چند هفته از این ماجرا، نیروهای امنیتی، منزل وی را شبانه مورد یورش قرار دادند. هواداران ایشان با دستهای خالی از او و منزلش دفاع نمودند، لیکن نیروهای امنیتی، توانستند بعد از تخریب منزل و بازداشت ده ها تن از هوادارانش، آیت الله بروجردی را دستگیر و بازداشت نماید.
تا کنون بروجردی قریب به پنج سال است که در زندان ولایت فقیه، دوران محکومیت خود را سپری می نماید. او در مدت بازداشت با بدترین انواع شکنجه های روحی و جسمی مواجه گردید؛ اما همچنان به مقاومت شجاعانه و تمسک به دیدگاه ها و عقاید بی باکانه خود که در رأس آن، جدایی دین از سیاست و تأسیس یک نظام سکولار دموکراتیک و پاک نمودن مذهب شیعه از هر نوع خرافه و بدعت و بازگشت روحانیت شیعه به مساجد و مراکز دینی و... است تاکید می ورزد.
لذا ماهنامه « الموجز» تصمیم بر انتخاب ایشان به عنوان چهره ی برتر سال 2010 نمود. مردی که ثابت کرد، نظام حاکم بر ایران، هیچ سنخیتی با مذهب شیعه ندارد. آنان مذهب را مصادره نمودند، آنچنان که پیش از این خدا را نیز مصادره کرده بودند!
ترجمه : " پایگاه اطلاع رسانی آقای بروجردی- بام آزادی"

No comments:

Post a Comment