Total Pageviews

Friday, December 31, 2010

کاظمینی بروجردی بارها خواستار مناظره با رهبران ولایت فقیه بوده

 ایشان در رساله رد ولایت فقیه بیان کرده اند .
به طور یقین تئوریسین ها و مروجان ولایت فقیه، هرگز تن به مناظره آزاد در موضوع ولایت فقیه نخواهند داد، چرا كه برای هر مناظره ای باید یك سری اصول كلی توسط طرفین پذیرفته شود و سپس روی اجزاء و فروع آن بحث شود، اما اگر اشتراك و توافق اولیه ای در اصول وجود نداشته باشد، مناظره ای برپا نخواهد شد تا راه برای قضاوت باز گردد.
كسانی كه دین را تبدیل به ابزار حكومتی می كنند و نفسانیات خود را در تقابل با خدا و رسول قرار می دهند، لیاقت و بضاعت بحث و تبادل نظر در میادین اعتقادی را ندارند چرا كه همواره عزم تحریف و تكذیب داشته اند نه تحقیق، لذا بیان هرگونه حجت عقلی و شرعی از سوی دیگران را اظهار نظری غیر تخصصی می دانند! همانطور كه در زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و..... نیز چنین بوده اند و تنها خود را محقّ در هر قِسم نظریه ‏پردازی مى‏دانند! ولی با این وجود، به منظور ارتقاء آگاهی و تنویر اذهان عموم، بارها درخواست مناظره رسمی نمودیم. 

رساله رد ولایت فقیه نوشته شده توسط کاظمینی بروجردی

منشاء تز "دیانت ما، عین سیاست ماست"

اولین بار توسط سید حسن مدرس از تریبون مجلس طنین یافت، البته ایشان شعار مذكور را در حصار حساسیت های خاص آن زمان مطرح نمود و به دنبال تاسیس حكومت مطلقه فقها نبود، اما بنیانگذاران انقلاب، با طرح آن، دین را با سیاست آلوده كردند و اساس بی عدالتی ها و جنایات بزرگی را پایه گذاری نمودند.
به عبارت دیگر، فقهای سیاسی هر تعبیر و برداشتی كه برای تحقق اهداف جاه طلبانه خود نیاز داشتند گزینش كردند، سپس با چینش هدفمند آیات و روایات، آنها را توجیه نمودند و بر مدار منكوب "دیانت ما توجیه گر سیاست و حكومت ماست" حركت نمودند. 

رساله رد ولایت فقیه نوشته شده توسط کاظمینی بروجردی

کاظمینی بروجردی یک روحانی مبارز است كه به خاطر ايستادگي در مقابل روحانيون حكومتي به زندان افتاد

کاظمینی بروجردی سالهاست که خود را خلع لباس کرده او تنها روحاني برجسته شيعه و پيشواي مذهبي است كه طي ساليان اخير با دموكراسي‌خواهان ساكن تبعيد و رسانه‌‌هاي راديوئي و تلويزيوني خارج از كشور بطور علني مصاحبه  کرد و آزاديخواهي و عدالت‌طلبي آحاد ملت را در نوشته‌ها و گفته‌ها و مصاحبه‌ها بروز داد و حدود و مجازاتهاي شرعي بر جرائمي كه شاكي خصوصي ندارد (معاصي بين خدا و بنده) را منتفي خواند و بدون تقيه، بنيانگذار و رهبران فعلي ايران را انحصارطلب، مستكبر ديني، دجال، طاغوت و بدعتگذار ناميد و روحانيون قدرت‌طلب را پيشوايان نظام ستمديني و غاصبين منبر و محراب رسول الله دانست و براي تامين آزاديهاي ديني و اعتقادي در ايران، به بزرگان اقوام و ملل نامه نوشت و استمداد طلبيد و با وجود بارها بازداشت و زنداني شدن طي 17 سال تلاش ديني، دست از فعاليتهاي مجدد بر نداشت و با ارائه نظرات مقبول، مسالمت‌آميز و صلح‌جويانه از اسلام، خشونت و سركوب بنام دين را محكوم كرد و عليرغم بي‌مهريها و بي‌توجهي‌هاي اپوزيسيون داخل و خارج، حتي در زندان هم دست از مبارزه نكشيد و از همه چيز خود گذشت از جمله پدر، مادر، آبرو، اعتبار، سلامتي، حق زندگي و خانه را از دست داد. ايشان هيچگاه حاضر به تاييد و دعاگوئي ظالمين براي دوام جلسات بي‌نظير خود در سطح ايران نشد و در دوران فعاليت خويش خدمتگزار بي‌مزد و مواجب مردم محروم و زجر كشيده بود. بر طبق عكسها و فيلمها و شواهد موجود، ايشان محبوبترين چهره مبارز مذهبي در ايران است. در تيرماه سال 1386 نيز پرزيدنت جورج دبليو بوش، از آيت الله بروجردي به خاطر مقاومت در برابر گروه خودخوانده‌اي كه در ايران خود را رهبر و سخنگوي انحصاري جهان اسلام مي‌دانند تجليل كرد. آيت الله بروجردي، دين را مانند علم مي‌دانست، از اين جهت كه سوء استفاده‌هاي بعضي از دانشمندان از علم در ساختن سلاح‌هاي كشتار جمعي و مواد مخدر، بهانه‌ قابل قبولي براي نابودي علم و دانش نيست، به همين ترتيب بايد عملكرد جنايات سوداگران دين و مذهب را به حساب خودشان گذاشت نه خدا و معنويت.   آيت الله بروجردي صاحب بزرگترين جمعيت مذهبي و ملي مستقل در ايران است كه به خاطر ايستادگي در مقابل روحانيون حكومتي و اعتراض علني به خشونتهاي نظام ستم دینی، مورد انواع تهاجمات وحشيانه و اتهامات ساختگي قرار گرفت 
منبع/پايگاه اطلاع‌رساني آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي تحت نظر دفاتر ايشان در اروپا  

دیدگاه آقای کاظمینی بروجردی درباره ولایت فقیه

نظر شما در باره "ولايت فقيه" چيست؟       
برخی از بزرگان مذهب شیعه ، "ولايت فقيه" را شرك مي‌دانستند. پدرم نيز معتقد بود: تنها استعمارگران خود را صاحب‌اختيار مال و جان و ناموس ديگران مي‌دانند و ايشان "ولايت فقيه" را نوعي "استعمار ديني" مي‌ناميد. من نيز پيرو آنها هستم و آنرا "ديكتاتوري ديني" مي‌دانم،‌ زيرا خداوند حق آزادي را براي انسان محترم شمرده است و راضي نیست كسي خود را ولي امر ديگري بداند.
شما چه نوع قانون اساسي و حكومتي را قبول داريد؟
نوع حكومت را آحاد مردم بايد انتخاب كنند ما فقط خواستار جدائي دين از دولت هستيم، زيرا تجربه نشان داده حكومت ديني، حكومت سياستمداران بر مردم بوده است كه با پوشش دين انجام مي‌گيرد.   
لطفا بگوئيد از چه زماني با اين رژيم به درگيري رسيديد؟
از سال هفتاد شمسي، وقتي كه اصول دين سنتي را تدريس مي‌كردم و در كلاسهايم با اسناد توحيدي و مدارك الهي، ضديت مذهب انقلاب را با اديان آسماني نمايان مي‌ساختم. بعد از چهار سال دستگير شدم و به شكنجه‌گاه مخفي توحيد واقع در پشت پستخانه‌ مركز منتقل شدم و مسجدم را مصادره كردند. دومین بار در سال هفتادونه به علت محبوبيت اجتماعي و به جرم ايجاد دفاتر معنوي در راستاي اشاعه‌ مذهب غيرسياسي بازداشت شدم و در زندانهاي مختلف، مورد برخوردهاي ايذائي واقع گرديدم. در سال هشتاد، مجددا به خانه بازگشتم و از آن سال، به امر پدرم كه از علماء بزرگ پايتخت و به سختي مغضوب دستگاه استبدادي بود، متصدي امور ديني در مسجد نور ميدان خراسان شدم. در آنجا جبهه جديدي عليه ديانت سياسي گشودم و موحدين رميده از روحانيون دنياطلب و دين‌فروش را جذب كردم. ولي متصديان زر و زور و تزوير، آهنگ خشونت كردند و براي انهدام ماشين تبليغي و عملي و تصاحب سنگر نوين ضد استبدادي ما، در سال هشتاد و يك، آن فقيه را ناجوانمردانه به قتل رساندند و بار ديگر ما را از حركتمان  باز داشتند و مسجد نور را مصادره نمودند. از سال هشتاد و دو، فكر تازه‌اي به سرم زد و مردم را براي اقامه دعاوي شخصي و خصوصي و ضروري، با برگزاری اجتماعات وسيع گرفتاران و بيچارگان گرد آوردم و آنها را با انگيزه حاجت‌خواهي به خدايشان نزديك كردم و مجالس دعا و توسل و نيايش خاصي را برقرار نمودم که البته در سال هشتاد و سه با دستگیری کوتاه مدت من و تعهد به عدم فعالیت، وقفه ای در آن ایجاد شد. لیکن اين بار تاكتيك اعتباري و اختصاصي بنده، كارگر افتاد و جماعت فراگيري از اقشار ضعيف و محروم و ناتوان را گرد هم آوردم و مانوري از مشكل‌داران جامعه را به اوراق تاريخ سپردم. هراس هيئت حاكمه خودكامه از آمار و ارقام واقعي مصيبت‌زدگان كشور، و تظاهرات ستمديدگان و استعمارشدگان و رسوائي نيروهاي انقلابي و عوامفريبي‌هاي دولتي، موجب خشم خشونت‌طلبان شد و تراژدي كنوني را ترسيم كردند.
  منبع/پايگاه اطلاع‌رساني آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي تحت نظر دفاتر ايشان در اروپا

Thursday, December 30, 2010

کاظمینی بروجردی آزادی قلم را در هر مرزی تایید می کند

این مصاحبه در سالهای قبل از زندان انجام گرفته که در آن آقای کاظمینی بروجردی درباره آزادی قلم در هر مرزی صحبت می کند. ایشان نزدیک به 5سال است که در زندانهای دیکتاتور تحت شکنجه است.
آيا آزادي قلم را در هر مرزي تاييد مي‌كنيد؟
خداوند در كتابش به شيطان كه دشمن درجه يك اوست، آزادي داده است تا هركاري كه مي‌تواند و مي‌خواهد انجام دهد. حالا چطور كسي مي‌تواند اختيار قلم و بيان را از اشرف مخلوقات، انسان، بگيرد! ما هيچ سندي در شرع نداريم كه اجازه سركوب قلم و بيان را بدهد و برعكس خداوند در قرآن به قلم قسم ياد كرده كه گوياي حرمت آن است. بنابراين هيچ نوع حركت قلمی و بیانی را نمي‌توان محكوم كرد.
چرا فكر مي‌كنيد كه دين و سياست بايد از هم جدا باشد؟
تاريخ نشان داده است كه در حكومتهاي ديني، از اهرم دين براي تامين مقاصد حكومتي استفاده مي‌شود نه كمك به رشد فكري و اعتقادي مردم. بنابراین بايد ابزار دين را از دست سياستمداران جدا کرد تا بتوان عدالت و صلح و مساوات را برقرار نمود. هر نوع استبدادي به بهانه‌اي پيش مي‌رود،‌ بدترين نوع آن، بهانه دين است كه بخاطر باورداشتهاي تعصب‌آميز عوام، شرايط دوام و بقاء آن مهياست.
بفرمائيد حد و حدود روحانيت در دخالت در امور چقدر است؟
بايد در موارد معنوي دخالت كنند، و حامي عدالت باشند، از رفاهيات و تجملات و تزئينات پرهيز نمايند و با اتحاذ مواضع صحيح باعث جذب جامعه به الهيات شوند.
منبع /پايگاه اطلاع‌رساني آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي تحت نظر دفاتر ايشان در اروپا