نه جمهوری اسلامی ایران ونه ایران اسلامی فقط ایران . زیرا جمهوریخواه بودن یک انتخاب ناب، انساندوستانه، عدالتخواهانه و شایسته شرافت انسانی است. بر حسب تعریف در یک نظام جمهوری ،استبداد، بیعدالتی، نابرابری، بی توجهی به حیثیت انسانی، تجاوز به آزادیهای فردی و اجتماعی و تبعیض کمتراز دیگر نظام ها است .جمهوریخواه بر دو اصل آزادی و برابری ارج میگذارد زیرا براین باور است که یک انسان نباید به انسان دیگری سلطه کند، در یک نظام جمهوری برابری شهروندان و بیطرفی دولت در مقابل شهرواندن دو روی یک سکه اند . یکی از زندانی هایی سکولار به نام آقابی بروجردی در ایران بارها به واژه جمهوری اسلامی اعتراض می کرد ایشان می گوید:معتقدم اگر حكومتي مردم را سركوب كند، نميتوان آنرا "جمهوري" ناميد، به ویژه وقتي سرکوب مردم به بهانههاي ديني باشد نميتوان آنرا "اسلامي" ناميد. من به استفاده از واژه "جمهوري اسلامي" اعتراض دارم. در نامههائي به شخصيتهاي مذهبي دنيا نيز پيرامون سركوب هموطنانم اعتراضات خود را بيان كردهام.حكام نبايد ملت را سنگر خود قرار دهند و نبايد نظرات شخصي خود را تحت عنوان جمهوريت عرضه كنند و اهتزاز شعارهاي شخصي و حزبي و گروهي تحت عنوان خواستههاي ملت، بسي زشت و ناجوانمرديست، اين فرومايگي قدرتهاست كه اقدامي كنند، ولي تاوانش را جامعهاي بپردازد و چه بسا اين خسارتها به نسلهاي بعدي نيز كشيده شود. واز اسلامی بودن هم هیچ خبری نیست"زیرا این حکومت بیشتر به یک حکومت ديكتاتوري ديني" می ماند شعار اساسي انقلاب كاملا بيرنگ گرديده است، اكنون نه استقلال داريم و نه آزادي، نه جمهوريت مشهود است و نه اسلامي برجاي می باشد. جمهوری اسلامی تعبیری است که از همان آغاز انقلاب ننگین اسلامی برپایه یک اشتباه غیر قابل جبران بنا شد.
No comments:
Post a Comment