آزادي فكر وعقيده و ممنوعيت تفتيش عقايد درقانون استبداد وجود نداردآزادي مطبوعات به همراه سانسور است سکوت وخاموشی را برای مخالفین ورقبای خود می خواهند.دستگيري خودسرانه در آن بیداد می کند تبعيد و اجبار به اقامت بي دليل پاداش روشنفکران است نیازهای اساسی هیچ کس تامین نمی شود.حق انتخاب اصلا وجود نداردحق تعيين سرنوشت به هیچ کس داده نمی شود ویک نفر خود را صاحب اختیار جان ومال وناموس وفکر رعیت می داندواز همه مهمتر خود را مالک آب ذخایر وثروتهای مملکت می خواند.سرکوب مخالفان وتحمیل حجاب وعقیده بر مردم.
نظام جمهوري اسلامي كه یکی از کشورهای مستبد از نوع دینی است وخود را ولی فقیه بر مردم می داند با وضع قانون اساسی دروغین نظام به ظاهر اسلامی خود را ماهيتي ضد استبدادي می داندزیرا معتقد است که این حکومت بر پايه اراده و خواست مردم شكل گرفت ودر آن انواع آزادی ها برای روشنفکران وجود دارد.
این درحالی است که طی دوران حکومت جمهوری اسلامی مجمع عمومی سازمان ملل بجز یکی دو سال، تقریباً همه ساله قطعنامهای در مورد نقض حقوق بشربوسیلهی حکومت جمهوری اسلامی صادر کرده است.زیرا حکومت جمهوری اسلامی به صورت سختگیرانهای آزادیهای مدنی از جمله آزادی سخنرانی،مطبوعات، تجمعات، انجمنها و آزادیهای شخصی را زیر پا میگذارد و در مسیر آزادیهای مذهبی نیز مانع ایجاد کرده است .درایران چندین هزار زندانی سیاسی وجود دارد که همه از حق طبیعی مرخصی در دوران محکومیت برخوردار نیستند ودرکنار آن درخبرگذاری ها اعلام شد اعدامها در این ماه نسبت به ماه مشابه در سال گذشته بیش از ۳۰۰ درصد رشد داشته است. به طوری که طبق آمار به طور متوسط هر ۹ ساعت یک نفر در دی ماه اعدام شده است.
آقای کاظمینی بروجردی یکی از زندانی های سکولار رژیم استبدادمذهبی ایران است باوجود بایکوت خبری سنگین که در حکومت جمهوری اسلامی ایران بود صدای اعتراض خود را به گوش چندین وچند رسانه از جمله صداي امريكا"، "راديو فردا"، "دويچوله"، "اس بي اس"، "كانال 1"، "پارس تيوي"، "بيبيسي"، "راديو مولتي كولتي"، "راديو سوئد"، "راديو فرانسه" ، "راديو صداي ايران" "كيهان لندن"، "نمايندگان خبرگزاريهاي آزاد"، "خبرنگاران آماتور" ، "وبلاگ نويسان" از جمله آقاي كيانوش سنجري و آقاي بهزاد. م، و "نمايندگان احزاب و گروههاي ملي و مذهبي"رساند.ایشان درباره واژه جمهوری اسلامی انتقاد می کند می گوید: معتقدم اگر حكومتي مردم را سركوب كند، نميتوان آنرا "جمهوري" ناميد، به ویژه وقتي سرکوب مردم به بهانههاي ديني باشد نميتوان آنرا "اسلامي" ناميد. من به استفاده از واژه "جمهوري اسلامي" اعتراض دارم. در نامههائي به شخصيتهاي مذهبي دنيا نيز پيرامون سركوب هموطنانم اعتراضات خود را بيان كردهام. ایشان همچنین افزود:تاريخ نشان داده است كه در حكومتهاي ديني، از اهرم دين براي تامين مقاصد حكومتي استفاده ميشود نه كمك به رشد فكري و اعتقادي مردم. بنابراین بايد ابزار دين را از دست سياستمداران جدا کرد تا بتوان عدالت و صلح و مساوات را برقرار نمود. هر نوع استبدادي به بهانهاي پيش ميرود، بدترين نوع آن، بهانه دين است كه بخاطر باورداشتهاي تعصبآميز عوام، شرايط دوام و بقاء آن مهياست.
آقای کاظمینی بروجردی که یکی از آزاد آندیشان ظلم ستیز وسازش ناپذیر است تلاش خود برای نابودی حکومت مستبد جمهوری اسلامی را از ساله هفتاد شمسی اغاز کرد بعد از چهار سال دستگير شد و به شكنجهگاه مخفي توحيد واقع در پشت پستخانه مركز منتقل شد دومین بار در سال هفتادونه به علت محبوبيت اجتماعي و به جرم ايجاد دفاتر معنوي در راستاي اشاعه مذهب غيرسياسي بازداشت شد و در زندانهاي مختلف، مورد برخوردهاي ايذائي واقع گرديد. در سال هشتاد، مجددا به خانه بازگشت و از آن سال، به امر پدر كه از علماء بزرگ پايتخت و به سختي مغضوب دستگاه استبدادي بود، متصدي امور ديني در مسجد نور ميدان خراسان شد در آنجا جبهه جديدي عليه ديانت سياسي گشود و موحدين رميده از روحانيون دنياطلب و دينفروش را جذب كرد. ولي متصديان زر و زور و تزوير، آهنگ خشونت كردند و براي انهدام ماشين تبليغي و عملي و تصاحب سنگر نوين ضد استبدادي ما، در سال هشتاد و يك، آن فقيه را ناجوانمردانه به قتل رساندند.در سال هشتاد و سه با دستگیری کوتاه مدت ایشان و تعهد به عدم فعالیت، وقفه ای در آن ایجاد شد. در سال هشتاد وپنج به منزل ایشان یورش بردند وخانواده وهوادارنش را دستگیر کردند.ایشان برای افشای ماهیت استبدادی جمهوری اسلامی رساله هایی نوشت از جمله رساله آزادی ،رساله رد ولایت فقیه، که تمامی این آثار توقف شده واز طرف وزارت ارشاد اجازه چاپ داه نشد. ایشان ازسال هشتاد پنج قریب به چهار سال است که در زندان اوین زیر شدیدترین شکنجه ها بوده .توقع ایشان از مردم ايران، حمايت تبليغي است. هريك از آحاد ملت، به خودي خود، تاريخنويس هستند و خبرنگار، كه بايد با حضور محسوسشان اخبار و اسرار حركتهاي مردمي و ضد استبدادي را به تمامي نقاط مملكت برسانند. از طرفداران حقوق بشر ميخواهم تا پژواك ما در همه رسانههاي خبري جهاني باشند. از مجامع تاثيرگذار بر محورهاي تصميمگيري بينالمللي ميخواهم تا با دفاعيات مسلم از مواضع وجداني و احساسي ما، اسباب اقتدار آزاديخواهان را فراهم آورند. از اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل ميخواهم تا با صدور قطعنامهاي در آن مركز امنيتي جهان، به داد ملت تحت ستم ايران برسند.
واین است پاداش تمام آزادی خواهان ایرانی .براستی قانون استبدادی ایران چه هدفی را به دنبال دارد؟
No comments:
Post a Comment