آقای دیکتاتور قوام هر حکومت به عدل اوست ، بی گمان مدتهاست که حکومت شما نابود شده

همانطوري كه مستحضر مي‏باشيد قوام هر حكومتي به عدل است كه نبيّ مكرّم فرمود: الملك يبقي مع الكفر و لا يبقي مع الظّلم، و دليل عمده‌ي فروپاشي ابرقدرت شرق كه في‏نفسه عامل ترس و وحشت براي ناتو بود، ستمكاري مسئولين امورش بود

مشكلات اقتصادي آشكارترين بحران مردم ايران است و باعث ازدياد چشمگير جنايت، دزدي، كلاهبرداري، فساد، زندان، اعتياد و طلاق و ... شده است  و بنا بر آمارهاي مستند، قشر عظيمي از مردم ايران زير خط فقر زندگي مي‌كنند. يكي از ده‌ها علت اين بحران، عدم رعايت اولويت‌بنديها می باشد. همه پيامبران مردم را به امور خير دعوت مي‌كردند، ولي مي‌فرمودند: هركس ابتدا در قبال خود و خانواده‌اش مسئول است، سپس در قبال فاميل و آشنا و بعد در قبال همسايه و پس از آن در قبال همشهري و هموطن خود و در نهايت در قبال همنوع خود از هر دياري مسئول می باشد. دولت ما اين اولويتها را فراموش كرده است. به همين علت كمكهاي كلان مالي و نظامي به لبنان و فلسطين وعراق و كشورهاي ديگر اعطا می کند. در حالي كه اين روش نامشروع و نامعقول نه صلح و مساوات و امنيت براي مردم آن كشورها ايجاد كرده و نه خير و بركتي براي مردم ما به همراه آورده است. من به مسائل سياسي آن كاري ندارم، ولي متاسفم كه با در نظر نگرفتن اولويتها، شر و گرفتاري و فقر گسترش يافته است. 

عدالت قدرتها، از طراوت باران بهارى لازمتر است.بهترين چيزى كه بقاء دولتها را تضمين مى‏كند، عدل و مساوات است.

آنچه كه امنيّت را در جهان بيمه مى‏نمايد، رفع تبعيض و نابرابرى در جامعه انسانى است.آيا در برابر انجمن حمايت از حيوانات، تأسيس سازمانهاى دفاع از حقوق اوّليّه بشرى ضرورى نمى‏باشد؟تمام اديان الهى سفارش بنى‏آدم را به توانگران و توانمندان كرده‏اند.چگونه وجدان مُرفهين جهان راضى مى‏شود كه در برابر ميليونها گرسنه و تشنه، سفره‏هاى رنگارنگى در كشورهاى مترقّى گسترده باشد؟

آيا اين نشانه پيشرفت و تكامل است كه در ممالك غربى، براى حيوانات، بيمارستان‏ها و تِكنسين‏ها باشند، ولى بسيارى از همنوعانشان در اقصى نقاط دنيا به خاطر دورى از دارو و نداشتن پزشك، گروه گروه در برابر عزيزانشان پرپر شوند و ملتمسانه، چشم از زندگى بپوشند!فقر و فلاكت در كشورهاي صاحب ثروت طبيعي و منابع زيرزميني نشانه‌ي چيست؟

آيا پيامي جز خيانت حكام آنرا به خبرگزاريهاي تاريخ مخابره مي‌كند!

(خلاصه ای از سخنان پیشین آقای بروجردی)

احضار، بازجویی، تهدید و تحت فشار قرار دادن هوداران آقای بروجردی

به گزارش فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، حداقل سه تن از هواداران آقاي بروجردي طی روزهای گذشته از سوي وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی احضار، مورد بازجویی و تهدید قرار گرفتند. به گزارش دریافتی خانمها پريسا صحرايي، خاطره عراقي و زهرا بانويي رسما توسط اطلاعات احضار گردیده و پس از ساعتها بازجويي و فشار آزاد شدند.

گفتني است خانم خاطره عراقي 39 ساله فوق ليسانس رياضيات ، خواهر دكتر رويا عراقي است كه از 17 آبان 89 بازداشت و تا كنون بدون داشتن حق اختيار وكيل ، حق ملاقات و بدون هیچگونه تماس تلفنی همچنان در سلول انفرادي و تحت شکنجه های طاقت فرسا بسر مي برد.خانواده اين بانوي فرهيخته طي مراجعات مكرر خواستار آزادي يا تعيين وكيل براي فرزندشان شده اند اما بجز تهديدهاي مكرر و توهين و تهمت پاسخي دريافت نكرده اند.

خبرهاي تایید نشده حاکی ست خانم رویا عراقي كه داراي مدرك دكتراي شيمي فيزيك و استاد دانشگاه می باشد به شدت تحت بازجويي هاي شكننده قرار دارد تا به جاسوسي براي اسراييل اعتراف كند.از سال 85 كه آقاي بروجردي و خانواده و تعدادي از يارانشان صرفا به جرم اعتقاد به جدايي دين از دولت دستگير شدند تاكنون پيروان ايشان همواره در معرض تهديدهای مستمر قرار داشته و بارها مورد هجوم نيروهاي امنيتي قرار گرفته اند با این وجود همچنان بر عقاید خود پافشاری می نمایند. اين تهديد ها از پاييز امسال با يورش گسترده نيروهاي امنيتي به منازل تعدادي از هواداران آقاي بروجردي و تفتيش و ضبط اموال و اسناد شخصي ايشان و در نهايت بازداشت 7 نفر از ياران ايشان به اوج خود رسيده است بطوريكه این افراد هیچگونه تامين جاني و امنيت شغلي و اجتماعي نداشته و كليه خطوط تلفن منازل و موبايلها و خطوط اينترنتي و ايميلهاي شخصي ايشان كنترل و استراق سمع مي شود . به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آقای بروجردی ، در این مدت اغلب پیروان شناخته شده آقای بروجردی پيامهاي تهديد آميزی از سوی نهادهای امنیتی دريافت نموده اند . اين وضعيت تاسف بار همراه با احضارهاي مكرر به دادگاه وي‍ژه و وزارت اطلاعات زندگي را بر اين افراد بي گناه و صلح جو و خانواده هاي آنان تنگ و غير قابل تحمل كرده است.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،احضار،بازجویی ،تهدید و تحت فشار قرار دادن هوداران آقای بروجردی که بعضی از آنها بستگانشان ماه ها است که در بازداشت بسر می برند را محکوم می کند و از دبیر کل ،کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای آزادی زندانیان سیاسی و بخصوص آقای بروجردی و هودارانش از شکنجه گاههای ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.برگرفته از بام آزادی

اى مردم غيور و با وجدان كه روح الهى را در وجودتان احساس مى‏كنيد! دیگر وقت مبارزه است پیروزی با ماست.

به این دلیل که شعار آقای بروجردی جدایی دین از سیاست بوده شعار همه ما این است دین از سیاست جدا باید گردد زندانی سیاسی آزاد باید گردد
 دوستان امروز آنچنان فضائي از بيدادگري در كشور حاكم است كه تاريخ ‌نگاران در سالهاي آتي به هنگام نگارش وقايع آن، متعجب و متاثر خواهند شد.ز هر زاويه‌اي كه به مسائل درون‌محيطي مملكت بنگريد، لجام‌گسيختگي و تهاجم بلاها را مي‌نگريد.

هركس كه به نوعي به هيئت حاكمه متصل باشد از حلقه آهنين زَر و زور و تزوير، برخوردار خواهد شد. استبداد و تبعيض و خودكامگي در پايتخت تشيع از هر جاي ديگر دنيا، محسوس‌تر و ملموس‌تر شده است.

قوه قضائيه، عصاي دست وابستگان حكومتي است.دادسرا به مفهوم گرفتن داد حاكم از محكوم شده است نه بالعكس.دادگاه‌ها، محل رشوه‌خواري و پارتي بازي شده است.زندانها پر از بي‌گناه شده است و رسيدگي درستي صورت نمي‌گيرد.

اى مردم غيور و با وجدان كه روح الهى را در وجودتان احساس مى‏كنيد! دیگر وقت مبارزه است  پیروزی با ماست.

از سال 57 تا كنون، ايران، پايتخت باستاني حقوق بشر در جهان، تبديل به زندان آزادگان شده

آقایی خمینی رهبر وموسس حکومتی دینی بود که از ابتدا هم با هدف تشکیل حکومت ، حرکت خود را آغاز کرد  ایشان حتی از دادن وعده های دروغ وفریب به افکارعمومی ابائی نداشت تا آنجا که توانست از دین به عنوان ابزاری برای حکومت سوءاستفاده نمود .
مسلمانان ساليان درازي درايران زندگي مي‌كردند وبه اجراي احكام اسلامي مي‌پرداختند، آن ديني كه در حكومت شاه فقيد و پادشاهان قبلي ايران قرار داشت در قلبهاي مردم مي‌تپيد و مورد عشق‌ورزي عامّه قرار مي‌گرفت و در آن هيچ اثر و خبري از خودكامگي و خونريزي به نام خدا نبود، ولي مذهبي كه به نام انقلاب رواج يافت و روح و معنويت جامعه را خشك نمود و كالبد ايرانيان را فرسوده كرد يك حركت بي‌پايه و اساس است كه ربطي به اديان توحيدي و آسماني ندارد

آري، از روز 22 بهمن 57 تا كنون، ايران، پايتخت باستاني حقوق بشر در جهان، تبديل به زندان آزادگان شده و در قضاوت جهاني به اتهام تروريست‌پروري مبتلا گشته و اعتبار ايراني در سطح بين‌المللي به خدشه رفته و اكنون فعاليت گسترده‌ي آتشفشان جهان‌خواران ديني، زنگ خطر جنگ جهاني سوم را به سمع انسانهاي هوشيار مي‌رساند! بله، "دين انقلاب 57" به امامت آقاي خميني و خلافت آقاي خامنه‌اي و قانون اساسي "ولايت مطلقه فقيه"، تنها آئين و مذهبي در جهان است كه مي‌تواند مجوز شرعي براي چنين دزديهاي آشكار و پنهاني از سفره ملتي دهد كه بسياري از نواميس در آن، مجبور به تن‌فروشي براي سير كردن شكم فرزندان خود هستند و دزدي، كلاهبرداري، خيانت، رشوه‌خواري، قاچاق مواد مخدر، ربا و جنايت به عنوان مشاغل معمول جامعه درآمده و ...حكومتيان كاملا به عصبانيت و خشم اقشار مختلف جامعه آگاهند و مي‌دانند كه بايد به انحاء مختلف با نشان دادن چنگ و دندان، از آمادگي خلايق در قيام گريزناپذيرشان كاست و با بهره‌گيري از تبليغات حساب‌شده و غير واقعي، اقتدار و حاكميت "دين انقلاب 57" را حفظ كرد. فلذا هر نوع فشار و خشونتي را تحت عنوان مذهب سياسي، بر ميهن مظلوم، وارد مي‌كنند.

شکنجه مهندس محمد رضا صادقی وشکستن پا وانگشتان دست وی توسط بازجویان

مهندس محمد رضا صادقی یکی از شش هوادار آقای بروجردی که طی یورش نیروهای امنیتی به منزلش در 17 آبان ماه 1389 بازداشت شده بود، تحت شکنجه های طاقت فرسا قرار دارد.

بنا به گزارشفعالین حقوق بشر ودموکراسی در ایران بازجویان زندان اوین، نامبرده را به شدت شکنجه کرده و اقدام به شکستن پا و انگشتان دست وی نموده اند.

محمد رضا صادقی پیش از این نیز بر اثر ضربات شدید بازجویان و شکنجه های وارده در زندان اوین، دچار بي حسي از ناحیه پا گردیده و قادر به حرکت نبوده است و احتمال آسیب دیدگی نخاعی در وی می رود.

گفتنی است به رغم گذشت 90 روز از بازداشت این زندانی مبارز، خانواده ایشان تاکنون نتوانستند اطلاعات دقیقی در مورد وضعیت فرزندشان کسب نمایند.

هواداران آقای بروجردی، ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به وضعیت این زندانی و دیگر زندانیان سیاسی، از کلیه سازمانها و نهادهای حقوق بشری مصرانه تقاضا دارند برای نجات جان فرزندان ایران زمین اقدامی فوری به عمل آورند .
منبع  سایت بام آزادی

شر بود قدمهای تو آخوند که میهن به عزا شد//از نحسی عمامه تو خون به جگر شد

افسوس که دینم به دم شیخ، فنا شد// آن مذهب جاوید، خراب از نی ما شد
ملا که خریدار قصور از سردین شد //بازار نبی سرد، ز احوال عبا شد
بنگر که زمستان به بهار آمد و دی شد//بر گلشن و باغ وطنم ناله ز دل شد
شر بود قدمهای تو آخوند که میهن به عزا شد//از نحسی عمامه تو خون به جگر شد
بهمن که به اشک همگان، جشن بپا شد//عیدی که خدا داد چه قحطی زسما شد
از رای ولی امر، صدا خبری شد//خیزید، ریاست به سرای خرکی شد
پالان خرش افتد و خورشید سیه شد//طالع ز خمیرش برود زآنکه ضرر شد
نفرین شده گانند، ز بس ظلم و ستم شد// مهلت بزدودست خدا، لعنت حق شد
تبریک به ملت که افق، نهی قبا شد//تقویم نگارید که خودکامه فنا شد

این شعر یکی ازسروده کاظمینی بروجردی در زندان است